|
25 مهر 1389برچسب:, :: 23:33 :: نويسنده : مرتضی
![]()
25 مهر 1389برچسب:, :: 23:33 :: نويسنده : مرتضی
وعده کردم که به تو سر نزنم برسم تا دم در ...در نزنم قول دادم به غزل های خودم زل به چشمای تو دیگر نزنم مطمئن باش خیالت راحت گله ای از تو به دفتر نزنم این چه رسمی است که باید یک عمر حرف خود را به تو آخر نزنم برو ای عشق برو تا اینکه روی دستای تو پرپر نزنم ![]()
25 مهر 1389برچسب:, :: 23:32 :: نويسنده : مرتضی
خنده ی آدما همیشه از دلخوشی نیست گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست گاهی دل آنقدر تنگ میشه که گریه هم کم میاره یه حرف ساده هم گاهی چقدر غم میاره خیلی سخته عاشق کسی باشی اما اون حتی ندونه درد تو ![]()
25 مهر 1389برچسب:, :: 23:32 :: نويسنده : مرتضی
نمی زارم نوازش کسی شب ناز مژه هاتو خواب کنه نمی زارم خونه آرزومو کسی با اومدنش خراب کنه نمی زارم یه غریبه با نگاش پادشاه دل بی ریات بشه من میخوام خودم پرستشت کنم نمی زارم که کسی خدات بشه ...... ![]()
25 مهر 1389برچسب:, :: 23:32 :: نويسنده : مرتضی
چه بسیار نگاه ها در جهان سرگردانند که در چشمی جای گیرند و چه بسیار فریادها یی که به سنگ خاموش بوسه می زنند ![]()
25 مهر 1389برچسب:, :: 23:29 :: نويسنده : مرتضی
10 دلیلی که خدا زن را آفرید
10 - خدا نگران بود که آدم در باغ عدن گم بشه چون اهل پرسیدن آدرس نبود.
![]() ![]() |